فاطمه کاظمی عضو شورای روستا: حرفم این بود که چرا زن توسری بخورد

فاطمه کاظمی بشاره که عضو شورای روستای بشاره است کار خود را از تلاش برای تاثیرگذاری بر روی زنان در حوزه مسائل مذهبی شروع کرد. او می‌گوید وقتی بعد از بیست سال به روستا برگشتم حتی کلاس روخوانی ساده قران هم برای زن‌ها نبود چون مردها قبول نمی‌کردند که زن‌هایشان در چنین جلساتی شرکت کنند. او حالا عضو شورای این روستا است. 

من کارم را از یک نفر شروع کردم و به سه نفر، چهار نفر تا نزدیک ده سال پیش که دیگه یواش، یواش راه افتاد. در روستای ما همه به خاطر خشکسالی و نبود آب در حال مهاجرت بودند.

من تصمیم گرفتم ببینم مشکل از دولت ماست یا همان مردم روستا هستند که پیگیر نیستند و خانه‌ها در حال خراب شدن است. به خاطر همین تصمیم گرفتم که عضو شورا بشوم. وقتی که می‌خواستم برای شورا ثبت‌نام کنند همسایه‌ها به من می‌خندیدند و می‌گفتند خانم کاظمی مگر می‌شود که یک زن عضو شورا باشد من گفتن توکل به خدا من می‌روم. 

واکنش خانواده شما به این تصمیم چه بود؟

من مجرد بودم و الآن هم مجردم چون که اگر ازدواج می‌کردم برایم محدودیت ایجاد می‌شد. 

فامیل‌ خودتان و خانواده، خواهر، برادر، پدر و مادر واکنش‌شان چی بود؟

آنها استقبال کردند. ما شش تا خواهر بودیم و و از شهر به روستا برگشته بودیم. پدرم می‌گفتن که باید روی پای خودمان بایستیم و مستقل باشیم. من راحت به کلاس‌های آموزشی و کلاس‌های قرآن می‌رفتم و معمولا چند نفر را هم با خودم می‌بردم که کم کم ببینند یک زن هم می‌تواند فعال باشد. 

بعد از این فعالیت‌ها نامزد شورا شدید؟

من وقتی ثبت‌نام کردم بیست ساله بودم و چون مردم قبولم داشتند رای دادند واتفاقا رای اول مردم شدم. در روستای ما سه نفر می‌توانستند عضو شوند و من همراه دو آقا عضو شورا شدیم.

به غیر از لطف خدا ارگان‌هایی مثل بخشداری، فرمانداری و بنیاد مسکن کمک کردند و پشتیبان من بودند. در این مدت روستای ما هشتاد درصد فرق کرده است. خیابان اصلی را تعریض کردند و آسفالت شده و گاز و برق داریم.

وقتی تصمیم گرفتید عضو شورا بشوید چطور توانستید اعتماد مردم را جلب کنید؟ چه شعاری داشتید؟

من روز اولی که به روستا برگشتم دیدم که مقاومت هست اما کاری به حرف مردم و قدیمی‌ها نداشتم. و سعی کردم آن چیزی را که جامعه نیاز دارد انجام بدهم. و اینها باعث شد که جذب حرف‌های من بشوند و رای بدهند. 

می‌گفتم همان طور که قران گفته زن و مرد یکی هستند و هر دو می‌توانند در اجتماع شرکت کنند و محدودیتی نیست و خدا چیزی را محدود نکرده است. می‌توانید روی پای خودتان بایستد و یک خانم وقتی می‌تواند خرج خانه خودش را بدهد چرا سوار دیگران شود و توسری بخورد؟  

خانم کاظمی شما چه نوع پوششی دارید؟ و آیا پوشش‌تان روی نظر مردم تاثیر داشته است؟

من پوششم از اول مشکی بود. من کارم را از هیئت شروع کردم و خیلی اهل رنگ‌های شاد نیستم. چادری هستم و فضا هم مذهبی است. 

شما نه به عنوان یه هیئتی نه یا به عنوان معلم قرآن بلکه به عنوان یک عضو شورا مشخصاَ برای خانم‌ها چه کاری کردید؟

 من اولین کاری که کردم کلاس‌های قالی بافی بود.

هیچ خانمی در روستا بیمه نبود ولی ما نزدیک پنجاه نفر را ثبت نام کردیم و معلم از فنی و حرفه ای آمد و با کمک رئیس سازمان فنی حرفه‌ای کلاس قالی بافی تشکیل دادیم و بیمه این زن‌ها هم درست شد. 

شما برای تبلیغات انتخاباتی هزینه‌ای هم کردید؟ 

اصلاَ. پوستر هم چاپ نکردم. ما یک روستای کوچک هستیم که همه همدیگر را می‌شناسند. برای من رای آوردن مهم نبود فقط می‌خواستم به آنها نشان بدهم که یک خانم هم می‌تواند این کارها را بکند. 

از وقتی عضو شورای روستا شدید واقعا هیچ وقت هیچ کسی پیش آمده که در این مسیر کسی مانع شما بشود یا بگوید این کار خانم‌ها نیست؟ 

گاهی در بخشداری یا جاهای دیگر جلساتی که بود بعضی روستایی‌ها می‌گفتند که واقعا یک خانم هم مگر می‌تواند عضو شورا باشد و تعجب می‌کردند. حالا می‌بینید گاهی بیست نفر در جلسه هستند که همه مردند و تنها من زن هستم.